ازدواج موقت ۲

ساخت وبلاگ
آیات و روایاتی صریح در باب ازدواج موقت
۱. در کافی به سند خود از ابی بصیر روایت کرده که گفت: من از امام ابی جعفر(ع)از مساله متعه پرسیدم، فرمود: بله در قرآن این مساله نازل شده، و فرموده:"فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضه"(نساء/۲۴) یعنی آن چه بهره از زنان می برید پس اجرتشان را واجب است بپردازید...(فروع کافی ج 5 ص 448 حدیث 1 دار الکتب الاسلامیة ط تهران.)
۲. در همان کتاب به سند خود از زراره روایت کرده که گفت: عبد الله بن عمیر لیثی به حضور امام ابی جعفر باقر(ع)آمد، و عرضه داشت: در باره متعه زنان چه می گوئی؟
امام فرمود، خداوند هم در کتابش آن را حلال کرده، و هم بر زبان پیغمبرش، پس متعه تا روز قیامت حلال است، عبد الله عرضه داشت: ای ابی جعفر آیا مثل تو کسی چنین فتوا می دهد، با اینکه عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟.
حضرت فرمود: هر چند که عمر تحریم کرده باشد، عرضه داشت: من تو را به خدا پناه می دهم از اینکه حلال کنی چیزی را که عمر آن را حرام کرده.
زراره می گوید: امام باقر(ع)در جوابش فرمود: خیلی خوب، تو بر عقیده صاحبت باش، من هم به عقیده رسول خدا(ص)باقی می مانم حال بیا تا با تو بر سر این مساله ملاعنه و مباهله کنم(یعنی بر این که قول رسول خدا(ص)حق، و قول صاحب تو عمر باطل است) عبد الله عمیر رو به آن حضرت کرد و گفت آیا دوست می داری زنان و دختران و خواهران و دختر عمه های تو متعه شوند؟حضرت وقتی شنید که او نام زنان و دختر عموهای آن جناب را برد روی از او برگردانید.(فروع کافی ج 5 ص 449 حدیث 4 ط بیروت دار التعارف)
۳. در تفسیر طبری - الدر المنثور این حدیث را از عبد الرزاق - و ابی داود آن را در کتاب ناسخ خود از حکم - روایت کرده اند، که شخصی از وی پرسید آیا این آیه نسخ شده یا نه؟گفت: نه، و علی گفت: که اگر نهی عمر از متعه نبود احدی گرفتار زنا نمی شد مگر شقی ترین افراد (تفسیر طبری ج 5 ص 9 - و الدر المنثور ج 2 ص 140)
۴. در تفسیر قرطبی از عمر نقل کرده که در خطبه اش گفت: "متعتان کانتا علی عهد رسول الله ع و انا انهی عنهما و اعاقب علیهما متعة الحج و متعة النساء"، (دو متعه در زمان رسول خدا"ص"بود، و من شما را از آن دو نهی می کنم، و بر ارتکابش عقوبت می کنم، متعه حج و متعه زنان) (تفسیر قرطبی ج 2 ص 392)
۵. و در تاریخ طبری از عمران بن سواده روایت کرده که گفت: من نماز صبح را با عمر خواندم هنگام قرائت سبحان الله را خواند با یک سوره آنگاه از قبله رو برگردانید، و من با او برخاستم به من گفت: آیا کاری داری؟گفتم: بله، حاجتی دارم گفت: پس دنبالم بیا، می گوید: من دنبالش رفتم وقتی داخل خانه شد از درون خانه اجازه ورودم داد، داخل شدم ناگهان دیدم عمر بر سر تختی نشسته که روپوشی بر آن نیست، گفتم از در خیر خواهی نصیحتی به تو دارم، در پاسخ گفت صبح و شام مرحبا به خیر خواه، گفتم: امت تو چهار عیب از تو می گیرند، می گوید وقتی این را شنید چانه خود را روی نوک چوبدستیش گذاشت، و نوک دیگر چوب را روی رانش قرار داد، و سپس گفت: بگو(ببینم آن چهار عیب چیست)، گفتم می گویند تو عمره را در ماههای حج حرام کرده ای، با اینکه نه رسول خدا(ص) آنرا تحریم کرده بود و نه ابو بکر، و چنین عمره ای حلال است؟گفت چگونه حلال است با اینکه اگر در ماههای حج عمره به جای آوردند آنرا مجزا از حج خود می پندارند، - و دیگر حج واجب را انجام نمی دهند، و مکه در ایام حج مانند پوست تخم مرغی که جوجه اش در آمده باشد خالی از زوار می شود، با اینکه حج بهائی است از بهاء الله و من درست فهمیده ام.
گفتم و می گویند که تو متعه زنان را حرام کرده ای، با اینکه خدای تعالی آن را حلال کرده بود، و ما با یک مشت - پول و یا خرما و یا چیز دیگر - از زنان بهره مند می شدیم، و بعد از چند روز هم جدا می شدیم - خلاصه نه از نظر هزینه ازدواج در مضیقه بودیم، و نه از نظر پای بندی به آن - عمر در جواب گفت رسول خدا(ص)متعه را در زمانی حلال کرد که ضرورت در کار بود - ، مردم دسترسی به زن دائم نداشتند - ولی امروز مردم در وسعت قرار گرفته اند، و آن روز هم کسی از مسلمانان به این حکم عمل نکرد من کسی را سراغ ندارم که آن روز و یا حتی این روزها به این حکم عمل کرده باشد، تازه امروز هم می توانند با یک مشت - از چه و چه - از زنان بهره بگیرند، و بعد از سه روز هم از او جدا شوند اما با عقد دائمی و طلاق، پس رای من درست است.(تاریخ طبری ج 4 ص 225 دار المعارف بمصر)
برای مطالعه بیشتر درباره پاسخ به شبهات این موضوع میتوانید به سایت حوزه علمیه قم‌ مراجعه نمایید.
الثقلین-مسائل توحیدی...
ما را در سایت الثقلین-مسائل توحیدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aalthaghalain9 بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395 ساعت: 6:24