هو اللطیف (خلاصه ای از تمام نوشته هایم)

ساخت وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم
《الله》
عشق نامه
خلاصه ای از تمام نوشته هایم:
شناخت الله گر چه شناخت امام زمان عج است اما شناخت امام زمان عج نیز به معنای احاطه بر آن حضرت نیست. و همان طور که خداوند قابل شناخت و احاطه علمی نیست ،‌امام زمان عج نیز قابل احاطه علمی نیست ولی می توان در مقامات آن حضرات که صفات و اسمای حسنای الهی هستند، غرق گردید بلکه فانی در آن اسم ها شد. (اسم یعنی علامت و داغ که روی نفرات شتر و قربانی هنگام بردن به قربان گاه -حج- زده می شود... پس اسم یعنی علامت و داغ روی یک چیز تا صاحبش را نشان دهد... ائمه علیهم السلام اسم های حسنای الهی اند یعنی فقط بر خدا دلالت می کنند نه این که خودشان خدا باشند؛ زیرا هر اسمی غیر از مسمّا است. پس ائمه معصومین علیهم السلام، اسمای حسنای الهی و بندگان اویند. بلکه باید گفت که اسم اعظم خداوند متعالند. معنای حدیث قرب نوافل همین است)
نتیجه بسیار بسیار مهم دیگر که خلاصه تمام مقالات گذشته و نقدی  مهم بر تمام فلسفه وحدت وجودیون است:
حضرت موسی علیه السلام در طور سیناء درختی را مشاهده کرد که اطرافش را آتش گرفته بود بی آن که آن را بسوزاند. آتش گفت: اننی انا الله لا اله الا انا یعنی من الله هستم خدایی جز من نیست. (طه/۱۴) و حضرت علی علیه السلام در روایتی نورانی می فرماید: انا شجره تخرج فی طور سینین (عوالم العلوم و کتاب فضائل ابن شاذان) و در کتاب مشارق می فرماید انا النار...
یعنی آن کسی که گفت لا اله الا انا... آن حضرت بود. 
عده ای از این آیه و حدیث نتیجه هایی گرفته و قائل به وحدت وجود شده اند و به بی راهه رفته اند. اما ما قائلیم با این که آن درخت و آتش شخص وجود  نورانی امام علی علیه السلام بود، با این حال دلالتی بر وحدت وجود ندارد و دلالتی بر فتا در ذات خداوند ندارد. 
بله او امام علی علیه السلام بود و چرا چنین نباشد؟ زمانی که یک درخت چنین سخنی لا اله الا انا را می گوید چرا مولا نتواند بگوید؟ او که اسم اعظم خداست و الله هم یکی از اسمای حسناست و اهل بیت ع تمامی اسمهای خداوند هستند: کیف شارکتموه فی اسمائه الحسنی فتسمیتم بجمیعها (توحید صدوق باب ۲۹ حدیث ۲)
نکته مهمی که باید بدانیم این است که اسم غیر از مسما است و مولا اسم الله است: بسم الله الرحمن الرحیم. نه این که با ذات الله یکی شود و فانی در ذات گردد. بلکه سخن لا اله الا انا مانند این است که مولا برای موسی علیه السلام قرآن بخواند. و موسی ع در آن جا کلیم الله شد و بی پرده با الله سخن گفت... الله یک اسم است یک داغ و علامت برای ذات الله است و آن همان ولایت است. و الا ذات الله قابل شناخت نیست. از این روست که موسی کلیم الله شد و فانی در اسم اعظم گردید و چهار حرف از حروف اعظم به او عطا شد: و آن جا شیعه گردید و فارغ از زمان شد و انبساط نسبی در زمان یافت (البته از زمان قیلمت و ساعه مطلع نگردید: ان الساعه آتیه اکاد اخفیها) و همچون آصف برخیا با استفاده از حروف  اعظم طی زمان و زمین کرد و به نوح و آدم و ابراهیم ع سر زد و از خاتم الانبیاء مطلع گردید. و ده فرمان را دریافت کرد. (و الله اعلم)
ارتباط اسم الله (یعنی مولا علی علیه السلام) با ذات الله مانند ارتباط روح و جسم و نیز ارتباط ال و صمد در عبارت 《الصمد》 است که ال ادغام می گردد و خوانده نمی شود اما در کتابت ظاهر می گردد. 
امام صادق علیه السلام در تفسیر الصمد می فرماید:
سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ تَفْسِیرُهُ فِیهِ الصَّمَدُ خَمْسَةُ أَحْرُفٍ فَالْأَلِفُ دَلِیلٌ عَلَى إِنِّیَّتِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ «1» وَ ذَلِکَ تَنْبِیهٌ وَ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْکِ الْحَوَاسِّ وَ اللَّامُ دَلِیلٌ عَلَى إِلَهِیَّتِهِ بِأَنَّهُ هُوَ اللَّهُ وَ الْأَلِفُ وَ اللَّامُ مُدْغَمَانِ لَا یَظْهَرَانِ عَلَى اللِّسَانِ «2» وَ لَا یَقَعَانِ فِی السَّمْعِ وَ یَظْهَرَانِ فِی الْکِتَابَةِ دَلِیلَانِ عَلَى أَنَّ إِلَهِیَّتَهُ بِلُطْفِهِ خَافِیَةٌ لَا تُدْرَکُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا تَقَعُ فِی لِسَانِ وَاصِفٍ وَ لَا أُذُنِ سَامِعٍ لِأَنَّ تَفْسِیرَ الْإِلَهِ هُوَ الَّذِی أَلِهَ الْخَلْقُ عَنْ دَرْکِ مَاهِیَّتِهِ وَ کَیْفِیَّتِهِ بِحِسٍّ أَوْ بِوَهْمٍ لَا بَلْ هُوَ مُبْدِعُ الْأَوْهَامِ وَ خَالِقُ الْحَوَاسِّ وَ إِنَّمَا یَظْهَرُ ذَلِکَ عِنْدَ الْکِتَابَةِ دَلِیلٌ عَلَى أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَظْهَرَ رُبُوبِیَّتَهُ فِی إِبْدَاعِ الْخَلْقِ وَ تَرْکِیبِ أَرْوَاحِهِمُ اللَّطِیفَةِ فِی أَجْسَادِهِمُ الْکَثِیفَةِ فَإِذَا نَظَرَ عَبْدٌ إِلَى نَفْسِهِ لَمْ یَرَ رُوحَهُ کَمَا أَنَّ لَامَ الصَّمَدِ لَا تَتَبَیَّنُ وَ لَا تَدْخُلُ فِی حَاسَّةٍ مِنَ الْحَوَاسِّ الْخَمْسِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَى الْکِتَابَةِ ظَهَرَ لَهُ مَا خَفِیَ وَ لَطُفَ فَمَتَى تَفَکَّرَ الْعَبْدُ فِی مَاهِیَّةِ الْبَارِئِ وَ کَیْفِیَّتِهِ أَلِهَ فِیهِ وَ تَحَیَّرَ وَ لَمْ تُحِطْ فِکْرَتُهُ بِشَیْ‏ءٍ یَتَصَوَّرُ لَهُ لِأَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُ الصُّوَرِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَى خَلْقِهِ ثَبَتَ لَهُ أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُمْ وَ مُرَکِّبُ أَرْوَاحِهِمْ فِی أَجْسَادِهِمْ (توحید شیخ صدوق باب ۴ تفسیر سوره توحید)
 
 
خلاصه این که : ایمان به الله و رسول الله یعنی شناخت ولایت امیر المومنین. و شناخت امیر المومنین برای ما میسر نیست جز با شناخت امام زمان عج. به همین سبب است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود یا علی انت اصل الدین...
به همین سبب است که دین خدا با ولایت کامل می شود و نعمتش با ولایت تمام می گردد.
اما با تمام این اوصاف ما ماموریم که امام علی علیه السلام را برتر از رسول خدا ص ندانیم بلکه علی ع جان رسول الله ص بود (آیه مباهله)
پس لعنت بر عمر و ابوبکر و عثمان و عایشه و دشمنان مولا علی علیه السلام. لعنت بر سفیانی و دجال.
سلام بر حضرت صاحب الزمان عج و لعنت بر دشمنانش.
الثقلین-مسائل توحیدی...
ما را در سایت الثقلین-مسائل توحیدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aalthaghalain9 بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 19:54