الثقلین-مسائل توحیدی

    آتش زدن در خانه فاطمه سلام الله علیها توسط عمر در کتب اهل سنت:     عبدربه در کتاب عقد الفرید می نویسد: کسانی که از بیعت با ابوبکر سرباز زدند علی علیه السلام و عباس و زبیر و سعد بن عباده بوده اند.  علی علیه السلام و عباس و زبیر به عنوان اعتراض به دستگاه خلافت در منزل حضرت فاطمه س جمع شده بودند.  ابوبکر عمر را به سوی آنان فرستاد تا آنها را برای بیعت به زور از خانه خارج کند و به عمر سفارش کرد اگر از بیعت سرپیچی کردند آنها را به قتل برسان.  عمر با شعله ای از آتش  به در خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها رفت تا خانه را آتش بزند.  حضرت فاطمه س فرمود: پسر خطاب ! آندی خانه ما  را آتش بزنی؟  عمر گفت : اگر با ابو بکر بیعت نکنی آری. منبع: العقد الفرید لمحمد بن عبد ربه الاندلسی، الجزء الرابع، کتاب المسجده الثلنیه در پست های بعدی از منابع معتبر اهل تسنن نقل قول خواهیم نمود که عمر ملعون، تهدیدات خویش را عملی نمود. , ...ادامه مطلب

  آتش زدن در خانه فاطمه سلام الله علیها در کتب اهل سنت:   بلاذری از ابن عون نقل می کند: ان ابابکر ارسل الی علی یرید البیعه قبم یبایع فجاء عمر و معه قبس فتلقته فاطمه علی الباب فقالت فاطمه: یابن خطاب اتراک محرقا علی بابی؟ قال : نعم ذلک اقوی فیما جاء به ابوک یعنی: ابوبکر کسی را نزد علی علیه السلام فرستاد تا از او برای ابوبکر بیعت بگیرد، اما حضرت علی علیه السلام بیعت نکرد. عمر با مقداری آتش به درب خانه فاطمه سلام الله علیها آمد. حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود: عمر! قصد داری خانه مرا آتش بزنی؟ عمر ملعون گفت: آری، این برای تقویت آن چه پدرت آورده (یعنی اسلام) بهتر است. (انساب الاشراف، بلاذری ۲۰/۲۶۸،امرالسقیفه)  , ...ادامه مطلب

    آتش زدن در خانه فاطمه سلام الله علیها در کتب اهل سنت: طبری از قول ابوبکر ملعون در مرضی که منتهی به مرگش شد می نویسد: فوددت انی لم اکشف بیت فاطمه  یعنی: ای کاش درب خانه فاطمه سلام الله علیها را باز نمیکردم!!!  (این اعتراف در منابع فراوانی ذکر شده است و ما به یک منبع کفایت میکنیم: تاریخ طبری۲/۶۱۹ حوادث سال ۱۳هجری، ذکر اسماء قضاته و کتابه), ...ادامه مطلب

  ترجمه: محمد بن سیرین می گوید عمر بن خطاب گفت: از امر جاهلیت در من چیزی نماند جز این که برایم اهمیتی ندارد که چه کسی با من لواط کند یا من با چه کسی لواط کنم!     نعوذ و نستعیذ بالله من الشیطان الرجیم مفعول بودن عمر یکی از مسلمات روایات شیعه و سنی هست. منتها ما گاهی تعمدا فقط روایات سنی ها را ذکر می کنیم. به عنوان مثال در روایات شیعه آمده است که : امام حسن علیه السلام فرمود:   رسول الله (صلى الله علیه و آله)، قد قال لأبی یا علی إن الله سماک بأمیر المؤمنین و  لم یشرک معک فی هذا الاسم أحدا فما تسمى به غیره إلا و هو مأفون فی عقله، مأبون  فی عقبه (الهدایة الکبرى / 192 / الباب الرابع باب الامام الحسن المجتبى(علیه السلام)   یعنی: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به پدرم امام علی علیه السلام فرمود: یا علی! خداوند تو را امیر المومنین ع نامید و در این نام احدی را با تو شریک نگرداند. پس به این اسم غیر علی راضی نمی شوئد مگر این که در عقلش عیب داشته باشد و در پشتش مابون (ابنه و مفعول) باشد!       اگر خیلی به مفعول بودن عمر ملعون گیر بدهیم یک, ...ادامه مطلب

سوره الأحزاب یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا [53]   اى کسانى که ایمان آورده‌اید، به خانه‌هاى پیامبر داخل مشوید مگر شما را به خوردن طعامى فراخوانند، بى‌آنکه منتظر بنشینید تا طعام حاضر شود. اگر شما را فراخواندند داخل شوید و چون طعام خوردید پراکنده گردید. نه آنکه براى سرگرمى سخن آغاز کنید. هر آینه این کارها پیامبر را آزار مى‌دهد و او از شما شرم مى‌دارد. ولى خدا از گفتن حق شرم نمى‌دارد. و اگ, ...ادامه مطلب

سوره الشعراء وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ [224]   و شاعران، گمراهان از شاعران تبعیت می کنند.  (224) تفسیر روایی: امام صادق علیه السلام در مورد آیه «وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ» فرمود: کدام شاعران را دیده اید که مردم از آنان پیروی کنند؟ همانا منظور از این آیه فقیهانی هستند که قلب مردم را از باطل مملو می سازند، همانا آنان شاعرانی هستند که مردم از آنان پیروی می کنند. تفسیر البرهان. مطالب بسیاری از شعرا، خصوصا شعرای فارسی زبان گذشته به قدری با دروغ و تحریف دین عجین شده است که اگر یک نفر در این زمانه، کلا شعر و شاعران را ترک کند از بسیاری از طاغوتها در امان می شود. ما نمونه هایی از ضلالتهای مثنوی معنوی و شیعه ستیزی ملای رومی را قبلا ذکر کرده ایم. حال به یک نمونه دیگر از گمراهی های وی بسنده میکنیم. وی مثنوی را چنین شروع می کند: بشنو از نی چون حکایت می کند  و ز نیستان چون شکایت می کند... همه ما این اشعار را بلدیم و هزاران بار از رادیو و صدا و سیما شنیده ایم. وی نی و موسیقی و رقص و سماع را مساوی با نماز و اذان می داند. داستان رقص وی به همراه شا, ...ادامه مطلب

یهودیان آیات و احکام کتاب الهی را تغییر داده و برخی حلال ها را حرام و حرام ها را حلال کردند. قرآن میفرماید مردمی که از آن علمای یهود تبعیت کردند در حقیقت آن ها را عبادت کردند. توبه/۳۱ امام صادق علیه السلام فرمود: عبادت آن مردم اهل تقلید، نماز خواندن و روزه گرفتن برای علمایشان نبود بلکه منظور همین مطلب فوق بود یعنی علمای یهود کتاب و احکام خداوند را تحریف میکردند و مردم نیز از آنان تبعیت می کردند با این که می دانستند که آنان فاسق و دروغگو هستند. اصول کافی باب تقلید حدیث۱ قرآن اشاره به تحریف دین یهود توسط علمای یهود میفرماید: فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم و ویل لهم مما یکسبون بقره/۷۹ (پس وای بر آنان که کتاب خدا را با دست خویش می نویسند سپس می گویند این از سوی خداست تا آن را به بهای اندکی بفروشند. پس وای بر آنان از آن جه دستهایشان نوشت و وای بر آنان از آن چه به دست می آورند.) امام حسن عسکری علیه السلام ذیل این آیه شریفه مقایسه ای بین علمای یهود و علمای شیعه به طور خاص نموده است و تقلید مردم یهود و شیعه را را نیز از,تحریف دین یهود,تحریفات دین یهود,تحریف در دین یهود ...ادامه مطلب